نویسنده: مرضیه وفایی، روان شناس و درمانگر
ما و دیگران از چه روشی در ارتباط با یکدیگر استفاده میکنیم؟
حتی اگر در قریه یا شهر کوچکی زندگی میکنیم، اگر خانم خانه هستیم، اگر خود را انسانی درونگرا میدانیم و چندان هم اهل معاشرت نیستیم، اما دست کم چند نفر مهم در زندگی ما وجود دارند که بخواهیم ارتباطی دو طرفه، صمیمی و سالم با هم داشته باشیم و شاید هم در برقراری ارتباط مناسب و رضایت بخش با نزدیکان و اقارب خود دچار مشکل و دردسر شده باشیم و گاه احساس کنیم در ارتباطهایمان به بنبست رسیدهایم.
از سویی دیگر آشکار است که شرایط جوامع امروزی، مانند گذشته نیست که فقط با تعداد محدودی از افراد مانند اعضای فامیل در ارتباط باشیم. ما اگر شاغل یا مشغول به تحصیل هستیم، در محیطی گستردهتر از خانواده با افراد غریبهای ارتباط داریم که ممکن است یکی از دغدغههای ما موضوع چگونگی برقراری ارتباط مناسب و موثر با آنها باشد. امروز قصد داریم در این مورد سخن بگوییم.
اگر بخوایم مهارتهای ارتباطی خوبی داشته باشیم، قدم نخست در این راه خودآگاهی و خودشناسی است. چون اگر ندانیم چه طور آدمی در ارتباط با دیگران هستیم، در یک ارتباط چه موضوعاتی برای ما مهمتر از بقیه است، اگر ندانیم نقاط قوت و ضعف ما در ارتباط با دیگران چه است و در مجموع وقتی با خود بیگانه باشیم چگونه خواهیم توانست با یک فرد دیگر ارتباط خوبی برقرار کنیم؟
هر فرد در معاشرت با سایر افراد، سِنخ و روش مخصوص به خود را دارد، بنابراین آگاه بودن ما، ازروش ارتباطی خودمان میتواند به ما کمک کند تا ارتباطی کارآمد و طولانیمدت با دیگران برقرار کنیم.
روشها و سِنخهای ارتباط
چهار روش مهم در برقراری ارتباط و معاشرت با دیگران وجود دارد که شامل:
- روشپرخاشگرانه
در این روش فرد با تهدید کردن، ضایع کردن حق دیگران و توهین کردن، با اطرافیان ارتباط برقرار میکند و میخواهد از این راه به اهداف خود برسد. در این روش فرد بیشتر به آرامش و رضایت خود اهمیت میدهد و مهم نیست رفتارش چه اثری روی دیگران میگذارد. او در رفتار و در گفتار بیملاحظه و بیرحم است. بسیاری از اوقات وقتی ناراحت یا ناکام میشود برایش مهم نیست طرف مقابلش چه کسی است، خواه فرزند خردسال او باشد، خواه نامزد یا شریک زندگی او باشد و یا دوست و رفیق چند سالهاش باشد. هر چه به ذهنش بیاید بر زبانش و در رفتارش بسیار راحت و آزاد نشان میدهد.
- روش مُنفَعِلانه
این گروه کاملا بر خلاف گروه نخست، اهمیت زیادی برای خود و منافعشان قائل نیستند. این افراد اگر کاری بر خلاف میل دیگران انجام دهند با عذر خواهی زیاد از حد و کوچک انگاری خود، تمامی افکار، احساسها و حقوق شخصیاش را به نفع طرف مقابل نادیده میگیرد. در واقع میتوان گفت این گروه معمولا هدف حملۀ گروه اول قرار میگیرند. هر چه گروه اول پرخاشگر و بدرفتار و بی ملاحظه هستند، این گروه آرام، ساکت و حتی بیدفاع و مظلوم هستند و اجازه میدهند دیگران به راحتی از آنها سوء استفاده کنند.
- روش انفعالی- پرخاشگر
حتما حدس زدهاید، ترکیب سنخ اول و دوم چه از آب در خواهد آمد؟! این روش مخصوص همان افراد انفعالی و غیرفعالی است که نمیتوانند خشم و احساسات منفی خود را جرأتورزانه نشان دهند اما تفاوتشان با گروه دوم در این است که هر گاه از موضوعی ناراحت شوند یا دیگران بر خلاف میلشان رفتار کنند به روش زیرکانه و البته آزارگرانه خشم خود را نشان میدهند. چگونه؟ این افراد بسیار بازبان و کلام خود دیگران را یا بازی میدهند یا آزار میدهند، اهل طعنه و کنایه زدن هستند، تا جایی که بتوانند شما را در شرایط نامعلوم میگذارند تا آخر هم نفهمید که بالاخره دوست شما است یا دشمن شما! بسیار بدقول هستند و بد عهدیهایشان اطرافیان را سردرگم میکنند. آدمهای ریاکار و دورویی هستند؛ کمتر پیش میآید آنچه در دل و ذهنشان است را شفاف و واضح بگویند.
- روش جرأتورزانه (ابراز وجود سالم)
ارتباط جرأتمندانه همان روش پسندیده و سالمی است که احساس شادی درونی و رضایت خوب از ارتباط با دیگران را به ما خواهد داد. افراد جراتورز میتوانند حرف دل خود را، با صداقت و جرأتمند، بدون احساس ترس، شرم و تشویش با اطرافیان به اشتراک بگذارند.
در شماره بعد دربارۀ این روش موثر و سالم مفصلتر سخن خواهیم گفت…