نویسنده: مرضیه وفایی، روان شناس و درمانگر
مقابله با خُلق منفی و افسردگی
مفهوم یا اصطلاح «خُلق منفی» چقدر برای شما آشنا است؟ امروز میخواهیم دربارۀ این حالت و وضعیت روانشناختی صحبت کنیم.
خُلق منفی شامل سه حالتِ افسردگی، خشم، و اضطراب است. آنچه ما در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت، خلق منفیِ افسردهساز است. خلق منفی، حالت طولانی و بادوام غمگینی، ناامیدی و بیحوصلگی است که به کاهش فعالیتهای سازنده و مناسب فرد میانجامد. فردی که خلق منفی دارد و نمیتواند آن را مدیریت کند، تواناییها و عملکردهایش کاهش پیدا میکند و زندگی یکنواخت، بیرنگ و سردی دارد. سوال اینجا است که این حالت و وضعیت چرا پیش میآید؟ علامتها و ویژگیهای آن چیست؟ چگونه میتوان با این حالت مقابله نمود؟ ما قصد داریم به این سوالها پاسخ دهیم.
همۀ ما ممکن است در موقعیتهای خاصی از زندگی تجربۀ حالتهای غم، ناامیدی، بیحوصلگی و بی میلی در معاشرت با دیگران حتی اعضای فامیل و دوستان داشته باشیم. مثلا اگر فردی یک عزیز خود را از دست داده است یا شکست تحصیلی خورده است مثلا در کنکور ناکام مانده است و یا به لحاظ مادی و اقتصادی شکست خورده است تا مدتی خلق پایینی داشته باشد، ناراحت باشد، مانند گذشته از فعالیتها وتفریحاتی که قبلا دوست داشته است، لذت نبرد. این حالت را میتوان طبیعی به حساب آورد اما انتظار میرود پس از مدتی به زندگی عادی خود برگردد و بتواند شرایط را مدیریت کند و نسبت به واقعیت پذیرش پیدا کند ولی در صورتی که این حالت و خلق منفی همچنان پس از گذشت چند هفته تکرار شود و مدت زیادی طول بکشد، به زندگی، کار و روابط با دیگران لطمه بزند. و به تدریج وارد حالتهای جدی اختلال افسردگی میشود. افسردگی اختلال نسبتا شایعی است که معمولا توسط روانشناس یا روانپزشک تشخیص داده میشود. بخشی از علایم افسردگی شامل این تغییرات در حالتهای بدنی و جسمی، رفتاری و هیجانی است:
- غمگینی، اضطراب، تشویش و دلواپسی.
- افزایش یا کاهش خواب، افزایش یا کاهش اشتهاء، افزایش یا کاهش وزن، کاهش تدریجی میل جنسی.
- احساس بیتفاوتی
بیتفاوتی نسبت به نزدیکان و کسانی که فرد آنها را دوست دارد.
- گریه کردن بدون دلیل خاص یا با کمترین دلیل.
- کنارهگیری از دیگران و انزوا
فرد افسرده تنهایی را، به شرکت در مهمانی و بودن در کنار دیگران ترجیح میدهد.
- نداشتن انگیزه
هدفهای قبلی برایش بیمعنا میشود در صورتی که قبلا برای او مهم بوده است دیگر انگیزۀ پیگیری آنها را ندارد.
- – عدمتوجه به آراستگی و وضعیت ظاهری
- خستگی، نداشتن توان و انرژی
این افراد برای انجام کارهای عادی و فعالیتهایی که قبلا میتوانستند به راحتی انجام دهد بیحوصله و کم انرژی استند بنابراین در کار، تحصیل حتی کارهای خانه و زندگی روزمره دچار مشکل میشوند.
- احساس گناه
مشغولیت ذهنی زیاد در مورد اینکه انسان گناهکاری است و مشکلات او به دلیل گناهانی است که مرتکب شده است.
- نوسان و تغییراتی خُلق زیاد
حال و خلق فرد افسرده بدون دلیل خاص یا با کمترین دلیل تغییر میکند یعنی گاهی خوب و گاهی بد است.
- احساس درماندگی
فرد افسرده این باور را دارد که برای حل مشکلاتش نه تنها هیچ کاری از دست خودش برنمیآید بلکه معتقد است هیچکس دیگر هم نمیتواند به او کمک کند.
- احساس نااُمیدی
تصور بدبینانهای نسبت به آینده دارد و باور دارد، اوضاع همیشه همینطور خواهد ماند یا بدتر خواهد شد. آینده در نظر او تیره و تار است و امیدی به آینده ندارد.
- لذّت نبردن از آنچه که قبلا مورد علاقهاش بوده است.
اگر فرد قبلا از خرید، تماشای تلویزیون، گردش و … لذّت میبرد، حالا هیچیک از آن کارها باعث خوشحالی فرد نمیشود.
- مشکل در تصمیمگیری
ناتوانی، تردید و دشوار بودنِ تصمیم گیری که شامل پیش پاافتادهترین تصمیمها مثل اینکه مثلا به مهمانی برود یا نرود تا تصمیمهای مهم در مورد ازدواج، مسائل شغلی، مسائل مرتبط با فرزندان و…میشود.
- مشکل در تمرکز و حافظه
فرد افسرده بهسختی میتواند بر کاری، مانند مطالعه تمرکز داشته باشد و به آسانی تمرکز خود را از دست میدهد. از طرفی در به خاطر سپاری موضوعات مشکل دارد و یکی از شکایتهایش فراموشی است.
موارد ذکر شده بخش مهمی از نشانهها و علایم افسردگی است، در مطلب بعد به این سوال که چگونه میتوان با خلق منفی و افسردگی مقابله نمود؟ پاسخ خواهیم داد.