نویسنده: مرضیه وفایی، روان شناس و درمانگر
ادامه از مطلب قبل
نوجوانی که با بلوغ جسمانی آغاز میشود، دورۀ انتقالی از کودکی به بزرگسالی است. دربارۀ بعضی تغییرات و تحولات جسمانی در دوران نوجوانی، در شمارۀ پیش سخن گفتیم، در این گفتار، به مطالب بیشتری خواهیم پرداخت.
واکنشها نسبت به تغییرات مربوط به بلوغ
واکنش دخترها و پسرها نسبت به مسائل مرتبط با بلوغ بستگی به میزان و کیفیت اطلاعاتی است که از قبل دربارۀ بلوغ دارند. ضرورت دارد پسران در دورۀ نوجوانی کسی را داشته باشند تا بدون شرم نسبت به سوالاتی که در مورد تغییرات بدنی و جنسی در او به وجود میآید اطلاعات صحیحی دریافت کنند در غیر این صورت زمینه برخی رفتارهای جنسی ناسالم فراهم میشود و یا در این زمینهها با تعارض و سردرگمی جدی مواجه میشوند.
در دختران، تغییرات و تجارب مرتبط با بلوغ و تغییر شکل بدنِ دخترانه به زنانه و بالغ، در جوامع سنتیتر مانند جامعۀ افغانستانی، معضلات و آشفتگیهایی را برایش رقم میزند. در حالی که صحیح این است که مهربانانه در کنار نوجوانِ دختر بود و به او کمک کرد این تغییرات رشدی جدید را بپذیرد و نسبت به تفاوتهای طبیعی بیولوژیکی و زیستی خود پذیرا باشد تا نظر خوبی نسبت به خود داشته باشد.
دخترها معمولا تمام اطلاعات مربوط به بلوغ را از مادر دریافت میکنند، اگر ارتباط خوبی با مادر نداشته باشند یا مادری داشته باشند که خودش نسبت به مسائل زنانه کم اطلاع یا دیدگاه شرمناک داشته باشد و در این موارد با دختر خود صحبت نکند مشکلات و آشفتگیهای مرتبط با بلوغ در این دختران بیشتر خواهد بود. به علاوه در اهمیت نقش پدر، دخترهایی که پدرهایشان از تغییرات مربوط به بلوغ آگاه استند، نسبت به تغییرات خیلی خوب سازگار میشوند. دخالت پدر در این شرایط معمولا بیانگر محیط خانوادگی سالم است که کاملا پذیرای مسائل وتغییرات جسمانی و جنسیتی است. در این شرایط محیط خانواده نه تنها حس شرم را به دختر القا نمیکند بلکه همدلانه از او حمایت خواهند کرد.
نخستین قاعدگی برای دخترهایی که اطلاعات صحیح و کاملی در این باره ندارند، تکاندهنده و ناراحت کننده است. در نسلهای قبلی، نخستین قاعدگی اغلب تکان دهنده بود یا با دیدگاههای منفی مانند ناپاک بودن همراه بود– هر چند اکنون هم در خانوادههای سنتیتر این تفکر وجود دارد- این طرز تلقی، میتواند بر هویت جنسی یک دختر اثر منفی داشته باشد. در حالی که در جوامع پیشرفته یا حتی خانوادههایی که دید بازتری نسبت به تغییرات بلوغ در دختران دارند، آنها به جای احساسهای منفی، شرم، خشم، با پدیدۀ بلوغ بسیار راحتتر سازگار میشوند.
یکی دیگر از مسائل مهمی که باید توجه داشت خلق منفی در نوجوانان دختر و پسر است. همانطور که قبلا گفته شد، نوجوانی لزوما دوران طغیان و پرخاشگری و ناسازگاری نیست اما فشار حاصل از محیط خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی، وقتی با این تغییرات و تحولات جسمی همراه شود بر نوجوان استرس بیشتری ایجاد میکند. درحالی که چنانچه محیطی سالم، پذیرا، آگاه داشته باشیم این دوران بسیار طبیعی گذر خواهد کرد چرا که علاوه بر تغییرات بلوغ جسمانی که نوجوان روی میدهد، تفکر، استدلال ودرک و فهم نوجوان نیز به طور چشمگیر و آشکاری رشد میکند، و این کمک میکند فرزند نوجوانِ ما، با تجارب مثبتتری پای در دوران جوانی و بزرگسالی گذارد.
اما اگر رویدادهای ناگوار بیشتری در زندگی نوجوان وجود داشته باشد، مانند مشکلات ودرگیری با والدین، مشکلات در مدرسه و مشکل در برقراری ارتباط با همسالان ، این مسائل میتواند اثرات منفی بر نوجوانان بگذارد تا این دوران بحرانیتر به نظر برسد.
در واقع آنچه به خانواده و اجتماع توصیه میشود این است که با توجه به میل به استقلالجویی که در دوران نوجوانی به صورت کاملا طبیعی رخ میدهد، این میل به رسمیت شناخته شود و به نوجوان آزادی و استقلال بیشتر و البته به صورت نظارت شده داد. تلاش باید این باشد که در کنار او صبورانه حضور داشت، هر چند رفتارهای ناپختهای خواهد داشت؛ گاه پیش میآید نوجوان در اظهار عقیده، تصمیمگیری به صورتی ناپخته عمل کنند اما همگی گویای تلاشهای ذاتی نوجوان برای پشت سرنهادن دوران کودکی و تجربۀ بزرگسالی است.
با توجه به نقش موثر والدین بر نوجوانان، در مطلب بعد دربارۀ ارتباط والدین با نوجوانان سخن خواهیم گفت. چرا که شیوۀ فرزندپروری در این دورانی قدری متفاوتتر از دورۀ کودکی خواهد بود و توجه به ظرافتهای آن ضروری است.