چه اندازه خودتان را ارزشمند می‌دانید؟

نویسنده: مرضیه وفایی، روان شناس و درمانگر

چه اندازه خودتان را ارزشمند می‌دانید؟

چه می‌شود که افراد اعتماد کمی به خود دارند. این عدم اطمینان به خود از کجا می‌آید؟ پیش از آن ‌که بخواهیم دربارۀ این مفهوم بسیار مهم سخن بگوییم لازم است مفهوم دیگری را پیش از آن بدانیم و آن خود ارزشمندی، است.

خود ارزشمندی به معنای ویژگی‌های خوب و بدی که در مورد خود می‌دانیم یا به خودمان نسبت می‌دهیم نیست.

به این معنا نیست که چه کاری را می‌توانیم خوب انجام بدهیم و توانمندی‌های ما چه استند.

 بلکه نشان‌دهندۀ نظر کلی ما دربارۀ ارزش‌مند بودن ما است. این که چه میزان ارزش و بها روی خودمان می‌گذاریم. به این معنا است که آیا خود را مهم و ارزشمند می‌دانیم یا نه؟ چون اصل ذات و هسته بنیادین ما، منحصر به فرد و ارزشمند است. یعنی وجود ما دارای ارزش ثابت و خوب است حال می‌خواهد تحصیلکرده باشیم یا نه، ثروتمند باشیم یا نه، اشتباه کنیم یا نه. دیگران تعریف و تحسین‌مان کند یا نه.

چند نکتۀ مهم دربارۀ خودارزشمندی

  1. خودارزشمندی، موضوعی مقایسه‌ای یا رقابتی نیست.

هر یک از ما ممکن است در یک موضوع خاص با استعداد و در موضوع دیگر استعداد کمتری داشته باشیم. اما در ارزش انسانی برابر هستیم.

  • عوامل بیرونی و ظاهری نه ارزش انسان را کم می‌کنند و نه به آن می‌افزاید.

 عوامل بیرونی و ظاهری مانند، قیافه، ثروت و دارایی، نژاد، ملیت، میزان پیشرفت، شهرت نباید ارزشِ وجودیِ یک انسان را که، ثابت، دائمی و همیشگی است تحت تأثیر قرار دهد. یعنی ما نباید ارزشمندی خود را متصل به این ویژگی‌ها یا موقعیت‌ها بدانیم که اگر به اندازۀ دلخواه نداریم پس بی‌ارزشیم یا دیگران حق ندارند به این دلیل ارزش‌ انسانی ما را پایین بگذارند.

  • ارزش انسانی ثابت و پایدار است و هرگز از بین نمی‌رود.

لازم نیست که ارزش را بدست آورد یا ثابت کنیم که ارزش از قبل وجود دارد، یا خود را به در و دیوار بزنیم که انسان با ارزشی هستیم، چرا که ما در اصل ارزشمند هستیم فقط آن را هم برای خود، هم برای دیگران، باید پذیرفت و درک کرد.

وقتی ارزش خود را جدا از عوامل بیرونی بدانیم ارزیابی و قضاوت مربوط به رفتار است نه خودِ درونی. این‌جاست که فرد می‌تواند به طور منطقی در مورد رفتارها و مهارت‌های فعلی‌اش قضاوت واقع‌بینانه داشته باشد اما زمانی که خودِ درونی مان را محکوم و سرزنش می‌کنیم و ارزش آن را پایین می‌گذاریم. منطقی بودن یا واقع بینی دربارۀ توانمندی‌هایمان دشوار است.

حال که با خود ارزشمندی بیشتر آشنا شدیم، به سراغ مفهوم دیگری به نام اعتماد به نفس می‌شویم. نام دیگر آن، اعتماد به خود است. اینکه به توانمندی‌ها و قابلیت‌های خود باور داشته باشیم.

اعتماد به نفس از مجموعه مهارت‌های فرد به دست ‌می‌آید، یعنی توانمند‌ی‌هایی که در حال حاضر می‌تواند نشان بدهد. افرادی که اعتماد به نفس دارند:

  1. توانایی‌های خود را می‌شناسند، ماهرانه رفتار می‌کنند و می‌دانند که در هر موقعیت چه رفتاری مناسب‌تر است.
  2.             جرأت‌ورز استند و قاطعیت دارند.
  3.             خود را آن‌گونه که استند قبول دارند. اما برای‌شان مهم است ضعف ها و اشتباهاتشان را بشناسند نه به این خاطر که خود را سرزنش کنند بلکه برای آن که پیشرفت و رشد بیشتری کنند.
  4. اصراری به نمایش خود ندارند. یعنی ضرورت ندارد در هر جا یک خودی نشان دهند تا دیگران متوجه توانایی‌هایشان بشوند.
  5. موقعیت و جایگاه خود را در میان اطرافیان می‌شناسند و سعی می‌کنند هویت و شخصیتی مشخص، مستقل از خود نشان دهند.
  6. در برابر انتقاد دیگران آسیب پذیر نیستند. افرادی که با انتقاد دیگران بسیار زیاد به هم می‌ریزند، پرخاشگری می‌کنند یا خیلی افسرده و غمگین می‌شوند در واقع اعتماد به نفس پایینی دارند هر چند در ظاهر این را نشان ندهند.
  7. زمانی که می‌خواهند در حضور دیگران توانمندی خود را نشان دهند دچار اضطراب یا ترس نمی‌شوند. مثلا اگر می‌تواند سازی را بنوازد و افراد در یک جمع از او این را درخواست می‌کنند برای نشان دادن مهارت و توانایی‌اش اجتناب و بازداری نمی‌کند.
  8. قدرت و سرعت بیشتری در تصمیم گیری دارند. یعنی تردید کمی در تصمیم‌هایشان دارند.

عدم اعتماد به نفس ارثی نیست بلکه می‌توان آن را کسب کرد و مهارتی است که می‌توان آن را افزایش داد. در مطلب بعدی بیشتر در مورد راه‌های افزایش اعتماد به نفس سخن خواهیم گفت.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s